مهدی مهدوی‌کیا در آلمان به «موشک هامبورگ»لقب گرفته و جزو معدود لژیونرهایی است که تا کنون توانسته بازیهای با ثباتی را از خود نشان دهد و کارشناسان فوتبال آلمان را انگشت به دهان کند.«سلطان پاس گل»یکی دیگر از لقب‌های اوست.در رابطه با مهدوی‌کیا چه باید نوشت;از گل‌های زیبای او به چین یا از گل زیبای او به امریکا همه شما خاطرات او را به یاد دارید.آیا کسی را می‌توان یافت که گل به یاد ماندنی او را به امریکا، نه یک‌بار، بلکه دو بار را از یاد ببرد؟ به عنوان اولین سوال، زندگی نامه خود را شرح دهید
به دوران نوجوانی‌تان برگردیم، شما فوتبال را از کجا شروع کردید و سکوی پرتابتان چه تیمی بود؟ مسلما من هم مانند اکثر فوتبالیست‌های کشورمان، فوتبال را از کوچه پس کوچه‌ها و زمینهای خاکی آغاز کردم و سکوی پرتابم تیم «بانک ملی»بود.البته حضور موفق در تیم ملی «امید»و «بزرگسالان»و بازی در تیم «پرسپولیس»هم خیلی به من کمک کرد.
کدام مربیان در پیشرفت شما نقش مهمی ایفا کردند؟
همه مربیانم برایم زحمت کشیدند و از تمامی آنها ممنونم، اما علی‌دوستی، محمد مایلی کهن و استانکو نقش بسزایی را در پیشرفتم ایفا کردند.
بهترین خاطره‌تان از دوران بازیکنی چیست؟
بازی در جام جهانی ???? فرانسه و گلی که به امریکا زدم.
پس از گلزنی در بازی ایران و چین، نامتان سر زبانها افتاد و تیمهای مطرح اروپایی خواهان جذبتان شدند؟ در این مورد برایمان صحبت کنید.
بله، من در آن بازی توانستم ? گل بسیار زیبا و حساس را به ثمر برسانم و درخشش در آن میدان، به پیشرفت من و موفقیتی که در حال حاضر دارم خیلی کمک کرد.
آیا زندگی در آلمان، آن هم با داشتن دختری خردسال سخت نیست؟
به هر حال زندگی همه دارای فراز و نشیب و سختی‌ها و خوبی‌های بسیار است، اما من به شخصه بیشتر جنبه شیرین زندگی را می‌بینم و سعی می‌کنم با خوشی‌ها زندگی کنم.بعد از سالها زندگی در آلمان به همه چیز آنجا عادت کرده‌ام و خانواده‌ام نیز از من راضی‌اند
همسرتان چطور؟
او نیز راضی است.
یعنی احساس دلتنگی نمی‌کنید؟
مگر می‌شود احساس دلتنگی نکنیم اما با همه چیز ساخته و کنار آمده‌ایم.همسری مهربان و فداکار دارم که تمام هدفش مهیا کردن شرایط لازم برای یک زندگی خوب و شاد برای من و دخترمان است.البته از آلمان مدام با تهران در تماس هستیم و حداقل سالی ?، ? بار به ایران آمده و به دیدن اقوام و دوستان می‌رویم.
دخترتان «عسل»چه طور؟
مسلما او در ? سالگی همبازیان همزبان می‌خواهد یا تماشای تلویزیون، تفریح و...عسل چون از بچگی همین جا بوده احساس غربت و دلتنگی نمی‌کند.در واقع زندگی در آلمان برای او ساده‌تر از پدر و مادرش است;چون شرایط ایران را به یاد نمی‌آورد.
برای آینده عسل چه برنامه‌هایی دارید؟
(می‌خندد)تمام تلاش پدر و مادرها پیشرفت فرزندانشان است و بیشتر هم و غم من نیز به عسل برمی‌گردد و امیدوارم دختری شایسته و مفید برای جامعه و خانواده‌اش باشد.
رفتار آلمانی‌ها با شما چگونه است؟ البته می‌دانیم که شما محبوبترین بازیکن شهر هامبورگ هستید؟
رفتار آنها با ما آنقدر خوب است که برایشان احترام زیادی قائلیم.
اما مردم این کشور خیلی نژادپرست هستند؟
شخصیت هر فرد را خودش می‌سازد.احترام گذاشتن، حفظ حرمتها و مهربانی، متعاقبا باعث می‌شود طرف مقابل شما همه، با هر فرهنگ، روحیه و طرز تفکری به شما احترام بگذارد.من هم طی این سالها به همه احترام گذاشته‌ام و از کسی بی احترامی ندیده‌ام.
در نظرسنجی باشگاه هامبورگ، شما با ?? درصد آرا، به‌عنوان بهترین و محوبترین بازیکن شناخته شدید;آیا فکر می‌کردید در کشوری مثل آلمان صاحب چنین مقامی شوید؟
از درصد آرا به صورت دقیق بی‌اطلاعم، ولی می‌دانم از هواداران هامبورگ، هر ساله نظر سنجی می‌شود و این نظر لطفشان بوده که به من رای دادند و اگر افتخاری باشد، به فوتبال ایران برمی‌گردد، نه شخص مهدی مهدوی‌کیا.
در آلمان نهایتا روزی چند ساعت در اختیار باشگاه هامبورگ هستید و بقیه ساعات را در کشور غریب چگونه سپری می‌کنید؟
در اوقات فراغت به‌صورت تمام و کمال با خانواده هستم، اگر در منزل باشم، به تماشای تلویزیون و مطالعه پرداخته و گاهی پای اینترنت می‌نشینم، یا بعضی اوقات با خانواده به گردش می‌روم و خلاصه این که این ساعات را به بهترین شکل سپری می‌کنم.
با توجه به این که طبع غذایی ما و آلمانی‌ها متفاوت است، آیا از لحاظ تغذیه مشکلی ندارید؟
نه، تمام مواد غذایی در منزل موجود است و همسرم بهترین غذاهای ایرانی را برایمان درست می‌کند.
در اردوهای هامبورگ، در شهرهای دیگر چه کار می‌کنید؟
حتی المقدور از غذاهایی استفاده می‌کنم که به طبع خودمان می‌خورد.در کل مشکل آنچنانی ندارم;چون آدم بد غذایی نیستم.
(می‌خندد)متاسفانه سیستم بدنی‌ام طوری است که اگر چند روز تمرین نکنم، چاق می‌شوم، اما همیشه حواسم هست تا از فرم ایده‌آل خارج نشوم.
رابطه شما با رسانه‌های آلمانی چه‌طور است؟
خیلی خوب.
آیا زبان آلمانی را کاملا یاد گرفته‌اید و مشکلی نداری؟
خوشبختانه در این سالها به زبان آلمانی تسلط کامل پیدا کرده‌ام و الان ? سالی است که حتی مصاحبه‌هایم را بدون حضور مترجم انجام می‌دهم.
دخترتان چه طور، او هم زبان آلمانی را یاد گرفته؟
بله، عسل به زبان فارسی تسلط کامل دارد و زبان آلمانی را هم یاد گرفته و به خوبی صحبت می‌کند.
کمی در مورد بازی‌هایتان صحبت کنیم;شما عنوان بهترین «پاسور بوندس لیگا»را به دست آورده‌اید، در این خصوص چه نظری دارید؟
سعی می‌کنم به این مسائل اختصاصی فکر نکنم، چون در این صورت احتمال دارد دچار افت شوم.همیشه و در تمام مسابقات فکر می‌کنم همان بازیکن گمنامی هستم که تازه به هامبورگ راه یافته است و برای پیشرفت خود، با تمام وجود بازی می‌کنم.این عناوین انسان را گمراه و از راه اصلی‌اش خارج می‌کند.
به هر حال همین عنوان، آن هم در «بوندس لیگا»موجب شده تیمهای بزرگ جهان خواهان جذب شما شوند؟
من تا سال ???? با هامبورگ قرارداد دارم، پس لزومی ندارد فکر و وقتم را صرف این مسائل کنم.در حال حاضر هم اگر پیشنهادی باشد، به باشگاه مربوط می‌شود.این که فلان باشگاه مرا می‌خواهد، در حد حرف است، چون تا پایان فصل باید برای هامبورگ بازی کنم.
و پس از آن؟
هر چه شرایط ایجاب کند.
آیا احتمال دارد از هامبورگ جدا شوید؟
نمی‌توانم با قاطعیت در این خصوص حرفی بزنم;چون گذشت زمان خیلی چیزها را تغییر داده و شرایط جدیدی را به وجود می‌آورد.باید دید آن موقع قسمت چیست.
خانواده‌تان چه نظری دارند؟
چون به زندگی در هامبورگ عادت کرده‌ایم بیشتر مایلند این‌جا بمانیم، اما سوای این، دوست دارند هر جا که شرایط برای من بهتر و جای پیشرفت من بیشتراست، در آنجا باشم.
شنیده‌ایم باشگاه هامبورگ ماههاست که تلاش می‌کند تا شما را متقاعد به تمدید قراداد و ماندن در این تیم کند؟
بله، باشگاه هامبورگ خیلی اصرار به تمدید قرارداد دارد، ولی گفته‌ام تا وقتی‌که قراردادم به اتمام نرسد، اصلا در مورد تمدیدش صحبتی نمی‌کنم.
آیا در آلمان «وحید هاشمیان»را هم می‌بینید؟
بله، هر چند هفته یک بار با هم ملاقات می‌کنیم.
او هم توانسته در آلمان خوش بدرخشد؟
خوشبختانه وحید امسال عملکردی بسیار عالی از خود به نمایش گذاشته و نگاه اهالی فوتبال را به خود جلب نموده است.هاشمیان فوتبالیستی قابل است و خیلی بیشتر از این، جای پیشرفت دارد.
به نظر شما، چرا هاشمیان حاضر نیست برای تیم ملی بازی کند؟
بازی در تیم ملی افتخار هر بازیکنی محسوب می‌شود.من مطمئنم وحید هم مثل تمام بازیکنان ایرانی عاشق تیم ملی است، اما این که چرا در حال حاضر مایل نیست به تهران بیاید، به خودش مربوط می‌شود.به هر حال او هم دلایل خاص خود را دارد.
اما او در این مورد چیزی نمی‌گوید؟
علتش را نمی‌دانم، یعنی من نباید در این مورد حرفی بزنم.
اما به هر حال باید به نوعی این مشکل را برطرف کرد؟
بله، اما این کار مسئولان است نه من.
به غیر از شما، هاشمیان و علی دایی، بیشتر بازیکنانی که به آلمان آمدند، عملکرد خوبی نداشتند و پس از مدتی به ایران برگشتند، فکر می‌کنید علت این امر چه باشد؟
بازیکنان ایرانی ذاتا توانمند و تکنیکی هستند، اما باید دید چه‌طور از این هنرهای ذاتی استفاده می‌کنند یااصلا می‌توانند با شرایط این کشور و زندگی در آن کنار بیایند یا نه.برای موفقیت در فوتبال یا هر رشته دیگری باید به مسائل، نگاه حرفه‌ای داشت و کوشش کرد و سختی کشید.
یعنی بقیه این موضوع را درک نکردند؟
چرا، یک موقع شما شرایط را درک می‌کنی، اما نمی‌توانی با آن کنار بیایی.گاهی هم با بدشانسی مواجه می‌شوی.
در زندگی چقدر به «شانس»اعتقاد دارید؟
شانس در حد معقول وجود دارد، البته من معتقدم شانس را خود انسان‌ها برای خود به‌وجود می‌آورند.
شما خوش‌شانس هستید یا بدشانس؟
شما بنویس خوش شانس ولی جدا باور کنید شانس فقط یک واژه است و تفکر، تلاش، ظرفیت، جسارت، از خود گذشتگی، به موقع وارد عمل شدن و...باعث می‌شود انسان صاحب موقعیت‌های خوب یا بد شود.
و می‌رسیم به قضیه تیم ملی;حضور طوفانی و پرفروغ شما در تیم ملی، ? سال قبل ناگهان فروکش کرد، درست در زمان بلاژویچ، چرا؟
باید دید وظیفه من در میدان چه بود یا مربی از بازیکنش چه می‌خواست.من سعی کرده و می‌کنم براساس خواسته‌های مربی در زمین بازی کنم، اما گاهی اوقات یکسری وظایف، موجب می‌شود انسان زیاد به چشم نیاید.
و بعد از آن مدتی از تیم ملی دور ماندی؟
شرایط آن جوری شد، و گرنه من در همه لحظات آماده بازی در تیم ملی هستم و به این مسئله افتخار می‌کنم.
برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم ملی شد، در این خصوص شما چه نظری داری؟
مربی تیم ملی را مسئولان با انجام بررسی‌های لازم و در نظر گرفتن تمام جوانب امر، انتخاب می‌کنند و ما به‌عنوان بازیکن تیم ملی باید در خدمت تیم و مطیع تصمیمات مربی باشیم.این که چه کسی مربی تیم ملی باشد، برای من بازیکن فرقی نمی‌کند.شخصا برای آقای برانکو آرزوی موفقیت می‌کنم;چرا که موفقیت او موفقیت تیم ملی است و باید بگویم با توجه به قهرمانی تیم ملی در بازیهای آسیایی بوسان، ایوانکوویچ نشان داد مربی خوبی است، به این امید که در ادامه کارش هم موفق باشد.
به نظر شما، آیا پس از ?? سال، قهرمان جام ملتهای آسیا می‌شویم؟
تیم ملی استحقاق قهرمانی در آسیا را دارد.
برای موفقیت در این مسابقات چه چاره‌ای باید اندیشید؟
این را هم کادر فنی باید پیش بینی کند.
برای آن بازیها تیم ملی را همراهی می‌کنید؟
اگر صلاح دانستند و مشکلی نبود، با تمام وجود در خدمت تیم ملی هستم.
